مفهوم گردشگری سیاه
صنعت توریسم و گردشگری در حوزههای مختلفی مشغول
فعالیت است، حوزههایی که شاید همهی بخشهای آن، چندان هم شناخته شده نباشند. «گردشگری
سیاه» حوزهای است که دست بر قضا، تنوع جالب توجهی هم دارد.یکی ازا نواع گردشگری که
در عصر امروز مقبولیت یافته گردشگری سیاه یا تلخ می باشد که در عرصه صنعت توریسم به
مرور جایگاه ویژه ای برای خود اختصاص داده است. گردشگری سیاه مفاهیمی چون گردشگری جنگ،
گردشگری مصیبتهای غیرعادی گردشگری ترس را دربر می گیرد. هویت این نوع گردشگری در کشور
ما به درستی معنا نشده است. گردشگری سیاه یا
تلخ به بازدیدها و سفرهای سازمان دهی شده ای گفته می شود که از مناطق مصیبت دیده و
شهرهایی صورت می گیرد که در معرض بلایای طبیعی مانند زلزله، سونامی، سیل و... قرار
گرفته یا آثار جنگ، حملات تروریستی و... در آن ها واقع شده است.
برخلاف آنچه که شاید همان نخستین باری که این واژه
را میشنویم در ذهنمان تداعی شود، گردشگری سیاه آنقدرها هم تیره و تار و تلخ نیست.
لغت «سیاه» اینجا بیشتر به فصلی سیاه در تاریخ اشاره دارد و شاید بررسی این سیاهی
در تاریخ بشریت مجذوبکننده هم باشد و البته همین مسئله منبع تغذیهای مناسب برای دنیای
گردشگری است. آیا تا به حال به موزههای جنگ یا یادبود رفتهاید، به گورستان تاریخی
و آرامگاهی باستانی سر زدهاید؟ دیوار برلین یا یادبود حادثه یازده سپتامبر و.. توجهتان
را به خود جلب کرده است؟ در تمام این حالات شما به نحوی بامفهوم گردشگری سیاه در ارتباط
بودهاید. شاید نه آنگونه که در نگاه اول تصورش را داشتهاید، اما به هر حال فکر شما
جایی در میانهی مفهوم مرگ و زندگیهای از دست رفته حضور داشته است.
گردشگری سیاه چیست؟
برای درک بهتر این موضوع نگاهی به درونمایهی اصلی
این قسم از گردشگری خواهیم انداخت. برای گردشگری سیاه معادل دیگری نیز در نظر گرفته
شده است، «Thanatourism». این عبارت از لغت «Thanatos» مشتق شده که در زبان یونان باستان به معنای «مرگ» به کار میرفته است
و البته بیشتر به مرگی توأم با خشونت ارجاع داده میشود. استفاده از این عبارت در معنای
واقعی خود، یک گردشگر را به گردشگری واقعی و طالب سفر در دنیای تیره و تار تبدیل میکند.
اما در حالت کلی در گردشگری تاریک آنچه بیشتر حائز اهمیت است، ارزش تاریخی این مکانها
است، نه لزوما خشونت، مرگ یا درد و رنجی که نصیب عده ای از انسانها شده است.
گردشگری سیاه مدرن
نخستین مطالعات پیرامون گردشگری
سیاه مدرن و امروزی بر مکانهایی متمرکز شده که با مرگ توأم با درد و شکنجه در
یاد و خاطرهها باقی ماندهاند، جاهایی همچون میادین نبرد، اردوگاههای اسرای جنگ،
زندان و البته گورستانها. البته این حیطه تنها شاهکارهای دست بشر را در بر نمیگیرد
و البته لزوما شامل هر جایی که با درد و رنج جمسانی نشانهگذاری شده نیز نمیشود. گاهی
حتی فاجعهی اقتصادی نیز مورد توجه بازدیدکنندگان قرار میگیرد.
بهعنوان مثال میتوان به تور گردشگری در میان خرابههای
افسانهای شهر «دیترویت» آمریکا اشاره کرد که نمادی از سقوط شهر و دور شدنش از آن درخشش
و فریبندگی قدیمی هستند. البته دراینمیان گروهی هم معتقدند که این بخش از گردشگری
بهنوعی ادای احترامی نیز به درگذشتگان است. بهعنوان مثال «کشتی تایتانیک» و قربانیان
آن را در نظر بگیرید. این یادمان و این توجه شاید در وهلهی اول با اندوه مرگ انسانهایی
بیگناه در هم آمیخته باشد، اما در ادامه با خاطرات آنها و دنیایی که در آن میزیستند
و مدتها است که فراموش شده، رنگ و لعاب میگیرد. اینگونه است که آنها فراموش نمیشوند،
شاید از این دنیا رخت بربسته و راهی جهانی دیگر شده باشند، اما هنوز هم بخشی از حافظهی
تاریخی ساکنان این کره را در اختیار خود گرفتهاند.
بیشتر بخوانید :
مقاصد گردشگری سیاه در ایران
طرفداران سفرهای هیجانانگیز و غیرطبیعی و افراد
با دل و جراتی که میتوانند به استقبال ترسناکی گردشگری سیاه بروند، جلوتر بیایند.
برای این افراد، مطلب بسیار جذابی تحت عنوان مقاصد گردشگری سیاه در ایران آماده کردهایم
تا با سفر به این مقاصد، حس ماجراجویی خود را با ترس و هیجان واقعی ارضا کنند.
جالب است بدانید که مقاصد گردشگری سیاه در ایران
بسیار زیاد هستند. مقاصدی که رمزگشایی از رازهای آنها واقعا دل شیر میخواهد. پیشنهاد
ما را برای مطالعه ادامه این مطلب پذیرا باشید تا در قالب کلمات، شما را با دلهره و
هیجان مقاصد گردشگری سیاه در ایران بیشتر آشنا کنیم.
شهر زلزلهزده بم
شهر بم که روزگاری بزرگترین بنای خشتی جهان با قدمت
دو هزار سال را در دل خود جای داده بود، تحت تاثیر زلزله بسیار شدیدی دچار ویرانی گسترده
شد. هرچند که از زمان وقوع این زلزله در سال 1385 تاکنون اقدامات بسیار زیادی برای
بازسازی شهر و ارگ بم انجام شده اما هنوز هم میتوان این شهر را به خاطر خرابیهای
فراوانی که از آن زلزله مهیب به جا مانده بود، جزو مقاصد گردشگری سیاه در ایران دانست.
چراکه یکی از اصلیترین هدفهای گردشگری سیاه، دیدن خسارات و خرابیهای حاصل از بلایای
طبیعی است.
باغ سنگی درویش خان
به این باغ ناراحت ترین باغ ایران نیز گفته می شود.
درویش خان کسی بود که در سال های 1339 شمسی از دست دادن زمین های خود را می دید که
چگونه روز به روز توسط دولت از او گرفته می شد و همینطور نابودی باغ هایش برای وی بسیار
سخت بود.
برای همین خواست تا اعتراض خودش را نشان دهد. او
درخت های خشک شده ی خود را به 40 کیلومتری جنوب شهر سیرجان برد و سنگ هایی با اندازه
های مختلف را از شاخه های درختان آویزان کرد. در همین حین اطرافیانش فکر می کردند که
عقل خود را از دست داده و نمی تواند با دیگران ارتباط بر قرار کند و در حال رنج کشیدن
به دلیل از دست دادن زمین ها و باغ هایش است.در نهایت او در سن 90 سالگی در سال
1386 از دنیا رفت و او را در همان باغ سنگی به خاک سپردند. امروزه این باغ تبدیل به
مکانی برای گردشگری شده و بسیاری را برای بازدید به خود جذب می کند.
زندان قصر در تهران
زندان قصر تهران جاییست که قبل از انقلاب 57، حدود
10 هزار زندانی در آن بود. بعد از انقلاب هم این زندان تا سال 1383 به فعالیت خود ادامه
داد و پس از توقف فعالیتش، تصمیم بر این شد که این زندان تخریب شود. اما پس از چند
وقت، این تصمیم عوض شد و این بار مسئولین تصمیم به تبدیل زندان به موزه را گرفتند.
حال درهای این زندان بر روی عموم بازدیدکنندگان باز بوده و علاقهمندان به مقاصد گردشگری
سیاه در ایران، به گشت و گذار در بخشهای مختلف آن میپردازند.
کویر ریگ جن
در جنوب غربی و غرب دشت کویر،کویر ریگ جن قرار دارد
و از طرف شمال به جنوب سمنان و جنوب شرق گرمسار،از طرف غرب به پارک ملی کویر و تنگ
ظلمات و نیز از قسمت شرقی به سمت محور ارتباطی جندق-معلمان و نهایتا از جنوب به شمال
انارک و چوپانان کشیده شده است. در میان این نواحی وسعت ریگ جن به 3800 کیلومتر مربع
رسیده است.بنابه دلایلی از جمله وسعت زیاد این کویر مخوف و نداشتن چشمه یا چاه آب هیچ
موقع مورد توجه و علاقه کاروان ها قرار نگرفته است و همین یک گزینه از آن یک مکان ترسناک
ساخته است،زیرا ناشناخته های بسیاری را دارا است.از جمله ویژگی های این ناحیه باتلاق
های نمکی،تلماسه های فراوان،شنزارهای روان، پوشش گیاهی بسیار اندک (تنها در مناطق ریگزار)
و نبود حیات آنچنانی در آن می باشد.وجود باتلاق های نمکی سفر به ریگ را بسیار سخت کرده
است چرا که تاکنون شمار زیادی از جانداران را به کام مرگ کشانده و همین مورد باعث دست
به دست شدن افسانه های بومی و محلی شده است.
غار خالو حسین کوهکن
در پاوه یکی از شهرهای استان کرمانشاه مردی زندگی
می کند به نام حسین کوهکن که او را خالو حسین و فرهاد دوم نیز می نامند. ( به این دلیل
نام فرهاد دوم را بر او نهاده اند که کارش همانند فرهاد افسانه ها و داستان های کهن
فارسی از نظامی گنجوی بر گفته شده است.)
او یک پای خود را از دست داده ولی دلیل نشده تا
یک جا بنشیند و زندگی خود را رها کند. وی در 19 سال توانسته در دل کوه 7 اتاق ایجاد
کند و حتی آرامگاهی نیز برای خود ساخته است. در طول جنگ ایران و عراق وی دو پسر خود
را از دست داده و زندگی خود را جور دیگری دید تا جایی که باعث شد این کار را شروع کند
و دل کوه را بکند. او به همراه دخترش به میگونه از توابع شهر بانه وره آمد و در روستایی
اقامت گزید.او بوسیله ی سنبله و بیل مکانیکی شروع به کندن کوه کرد تا محلی برای عبادت
درست کند و این کار باعث شد تا 7 اتاق در دل کوه به همراه آرامگاه خود درست کند. امروزه
بسیاری از ایرانیان و گردشگران خارجی برای دیدن خالو حسین و کوهش به این مکان سفر می
کنند.
کوههای خلج
برای لمس فضای شگفتانگیز یکی دیگر از مقاصد گردشگری
سیاه در ایران، باید به روستایی به نام مغان در مشهد بروید و در آنجا به دنبال کوههای
خلج باشید. طبیعت منحصربهفرد این مکان باعث شده که بلافاصله پس از غروب آفتاب، صداهای
بسیار عجیبی مثل صدای گریه و شیون یا صدای سوت زدن از آن شنیده شود و محیط بسیار ترسناک
گردد. البته کم نیست تعداد کسانی هم که این صداها را به جن و روح و سایر موجودات نامرئی
نسبت میدهند. همین صداها باعث شده که حتی اهالی روستا هم بیخیال خانه و کاشانه خود
شوند و از آنجا بروند.
با توجه به گفتههای بالا به نظر میرسد که اگر
کسی با هدف تماشای مقاصد گردشگری سیاه در ایران، به مسافرت بپردازد، دست خالی به خانه
باز نمیگردد. مسلما تنوع و گستردگی ایران آنچنان بالاست که مکانهای اشارهشده در
این مطلب، شاید فقط گوشه کوچکی از مقصدهایی هستند که میتوانند هدف گردشگری سیاه در
ایران باشند. کافیست با دقت بیشتری در گوش تا گوش ایران به سفر بپردازیم تا در هر سفر
خود با محیطهای شگرف و باورنکردنی جدیدی آشنا شویم.
منابع : سفرستان-عصر ایران-کجارو
دیدگاه ها