چنانچه می دانیم فرایند گردشگری ، بدون اثرات جانبی نیست و می تواند از جنبه های مختلف تاثیراتی را برای گردشگر و مقصد انتخابی او داشته باشد و بخشی از این اثرات در قالب فرهنگی ، اجتماعی جای می گیرند.
عمده اثرات فرهنگی ، اجتماعی
با دو تاثیر عمده گردشگری ( اقتصادی و زیست محیطی ) به گستردگی ابعاد این تاثیر
باز می گردد زیرا بسیاری از موارد این قابلیت را دارند که بر وجهه یک مقصد تاثیرات
نامطلوبی را بگذارند . تاثیراتی که ذهن گردشگران و مشتریان بالقوه نیازمند صرف
زمان ، هزینه گزافی خواهد بود. و این موجبات کاهش گردشگر و ورودش به یک منطقه می
شود.
عمده تاثیرات گردشگری
سفر تاثیر انکارپذیری بر
ارتقاءی درک ملت ها از یک و دیگر دارد و احترام متقابل میان آن ها برقرار می کند.
سیاست های دولت ها در زمینه افزایش اطلاع رسانی و تشویق مردم به سفر به ویژه
سفرهای داخلی در راستای آگاه کردن شهروندان با دیگر بخش های کشورشان ، احترام به
بناها و آثار علمی و ملی بسیار مهم است و در زمانی که دیگر کشورها با تبلیغات وسیع
در زمینه ی عدم امنیت سعی در مخدوش کردن چهره ی جمهوری اسلامی ایران دارند دولت
بتواند با گامی موثر در جذب گردشگر و فراهم کردن امکانات و زیرساخت های مفید و
آموزش های لازم دیدگاه جهان را در زمینه ی گردشگری تغییر دهد. و درچنین شرایطی است
، که گردشگری می تواند بدون تحمیل هزینه های سنگین به جامعه در جهت توسعه پایدار
گام بردارد . از دیدگاه" دوکسی" پژوهشگر
برای ارزیابی احساسات مثبت،منفی و تمایل گردشگر به منطقه و مردم بومی نسبت به
پذیرش صنعت گردشگری می توان چهار دوره اصلی را در نظر گرفت اولین گزینه ، رضایت و
خرسندی است.
در این مرحله با گرمی از
گردشگران استقبال می شود و افراد بومی تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا رضایت
آن ها را جلب کنند دوم بی تفاوتی است در این دوره رفتار جامعه میزبان با گردشگران
رسمی تر می شود و به گردشگران چندان توجهی نمی شود در این مرحله گردشگرانی که با
اهداف اداری و یا بازرگانی به منطقه سفر می کند نسبت به سایر گردشگران بیش تر مورد
پذیرش قرار می گیرند . دیگری ناراحتی و آزردگی است که در این مرحله منطقه از نظر
توسعه گردشگری به مرحله اشباع رسیده است و دیگر گردشگری برای مردم و بومیان
جذابیتی ندارد و با افزایش تعداد گردشگران، مردم آن نواحی احساس خطر می کنند و
مرحله آخر خصومت است در این مرحله جامعه میزبان به طور آشکارا رنجش خود را از
توسعه گردشگری ابراز می کند و در بسیاری موارد با برخوردهای نامناسب با گردشگران
مخالفت خود را از حضور آنان در محل زندگی شان ابراز می کنند.
این گونه برخورد ها کم کم به شهرت منطقه از نظر جاذبه های توریسی و فرهنگی و مردمی لطمه می زند به ویژه اگر دولت ها در این زمینه دخالت داشته باشد . بدین روی باید تلاش بسیار شود که ذهن و انتخاب یک گردشگر به ویژه گردشگران خارجی نسبت به آن منطقه منفی نباشد و با احساس رضایت و مطلوب سفر کند چه بسا که این گردشگران یک منبع مهم درآمد ارزی محسوب می شوند ، گردشگری در تولید محصول ناخالص ملی نقش مهمی ایفا می کند بنابراین برای هر کشوری که به این صنعت ورود گردشگر به کشور اهمیت دهد ازاقتصادی بالایی برخوردار است وبا آمدن آن ها به کشور میزبان، ابعاد سیاسی اجتماعی ، فرهنگی فعال می شوند و اهمیت می یابند و انسان ها از تجارب تلخ و شیرین حکومت داری تاریخ و قرن های مختلف آگاه می شوند و ضمن پیوند عاطفی و انسانی با یک و دیگر با زاویه دید وسیع تری به فرهنگ ها می نگرند و دیدگاه آن ها با این فرهنگ و اجتماع تغییر می کند و حس امنیت و صمیمیت بیش تری با مردم و اجتماع کشور میزبان می کنند.
بنابراین باید ذهن و انتخاب
گردشگران را تحت اشعاع قرارداد و این اتفاق با برداشتن چالش ها و مشکلاتی از قبیل
ظرفیت فرودگاه ها چرا که فرودگاه های بین المللی هر کشور ایستگاه اول هر کشوری است
که گردشگر به آن وارد می شود ازدحام و وصف های طولانی گمرک رفع شود مشکلات و کمبود
واحدهای اقامتی ، کاستی های حمل و نقل اعم از ریلی ، هوایی ، جاده ای ، دریایی ،
آموزش نامناسب نیروی انسانی و خدماتی ، وضعیت نامطلوب سرویس های بهداشتی ، کیفیت
ارائه خدمات و کمبود مراکز رفاهی ، عدم تنوع غذایی در منوی رستوران ها ، عدم
ساماندهی اماکن تاریخی ، زیرساخت های مالی نامساعد و غیره اتفاق می افتد و همگی
عواملی هستند که بر انتخاب و احساس منفی یا مثبت بودن گردشگر برای سفر به آن منطقه
تاثیر گذار هستند. و همان طور که از جهت کارشناسان و فعالان این حوزه بر می آید ،
صنعت گردشگری ایران با کلاف سردرگمی از این مشکلات رو به رو است که در صورت
استمرار این چالش ها و مشکلات فرصت استفاده از گردشگران به عنوان بهترین منابع
ارزی و مبلغان جذابیت های بی شمار ایران از بین می رود و تهدیدی برای صنعت کم رونق
توریسم ایران خواهد شد.
بیشتر بخوانید :
دیدگاه ها